تابوشکنی – نگاهی به تابو و اخلاق

 

کامیار بهرنگ

تابو در واژه نامه ی دهخدا چنین معنی شده است : ‘ تابو یا پَرهیزه آن دسته از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی است که بر طبق رسم و آیین یا مذهب، ممنوع و نکوهش‌پذیر است.’

223905 337100289702233 842744892 n تابوشکنی   نگاهی به تابو و اخلاق

عکس جدید گلشیفته فرهانی در دست زهره امیر ابراهیمی

به باور بسیاری تابو \ تابوها حاصل زمینه های رشد خانوادگی و اجتماعی است که به مرور زمان بخشی از جامعه می شود، به این معنی که این عقاید در چهارچوب های کوچک خانواده آغاز می شود و به جامعه منتقل می شود، اما با گذشت زمان این جامعه است که آن چهارچوب را به خانواده ای که حتی در آن دوره ی پیشین و آن باورها زیست نکرده اند تحمیل می شود. به طور کلی تابو \ تابوها آن سری از کارکردها و دستورات اجتماعی هستند که جامعه برای رعایت آنها دلیلی منطقی ندارد و صرفا به صورت ارث از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.

تابو \ تابوها اکثرا داری زمینه های اخلاقی و مذهبی هستند، اما برای درک بهتر تفاوت های آن باید اخلاق را بهتر شناخت. براساس نسبی نگری فرهنگی «خوب» یعنی آنچه اکثر اعضای یک فرهنگ خاص «مورد تأیید» قرار داده اند. طرفداران این دیدگاه اخلاق را فرآورده فرهنگ می دانند و بر این گمان اند که جوامع در باب اخلاقیات اختلاف نظر گسترده با هم دارند و شیوه روشنی هم برای فیصله دادن به این اختلاف ها در دست نیست. آنان نتیجه می گیرند که ارزش های عینی وجود ندارد.
طرفداران نسبی نگری فرهنگی خود را اهل مدارا می دانند و فرهنگ های دیگر را «متفاوت» می بینند و نه «نادرست». (۱)

به واقع جامعه با عنصرهای ذاتی خود خوب و بد را تولید و آن را گسترش می دهند، به وضوح نمی توان گفت که این خروجی یک کارکرد قراردادی و یا یک بازتولید غریزی جامعه است، اما به هر سو این اتفاق در هر جامعه ای و به فراخور زمان خود صورت می پذیرد. توجه داشته باشیم که خوبی و درستی دو ارزش متفاوت هستند که هر جامعه بر اساس همان نسبی نگری فرهنگی بر آن ها ارزش گذاری می کنند. به این نکته باید توجه داشت که یک عمل از دید شخصی می تواند خوب باشد ولی در جامعه آن نادرست باشد و یا حتی بالعکس، با این روند شما می توانید با یک عمل خوب، نتیجه ی بد و نادرستی در جامعه را تولید کنید. اکثرا معیار های خوبی و درستی نیز از فرد و جامعه نشات می گیرد، به این معنی که عملی فردی نسبت به پذیرش جامعه مقایسه می شود.
‘ فرد با ارتکاب عمل درست و یا نادرست در وهله اول خود را در موقعیت اخلاقی قرار داده و با این فضا سنجیده می شود. در مرحله بعدی آثار عمل فرد می تواند بر احساسات دیگران کارگر افتد و همین طور می تواند سود و زیان مادی به دیگران وارد کند. در نتیجه در اطلاق ارزش درست یا نادرست برای یک امر باید به تأثیرات آن امر بر فرد عامل و نیز تأثیرات آن بر دیگران توجه کرد. ‘ (۲)

حال اگر به اول بحث بازگردیم به خوبی می بینیم که تابو شکنی اساسا می تواند عملی درست باشد اما در جامعه ارزش ‘ خوب ‘ نداشته باشد. به واقع حتی می توان گفت تابو شکنی به صورت محض نمی تواند خوب و یا بد باشد. تابو شکنی را می توان در همان حوزه ی نسبی نگری فرهنگی بررسی کرد. این نسبی نگری مسلما بازه ی زمانی خاص خود را نیز شامل می شود.

بعد از چاپ تصاویر گلشیفته فرهانی بحث های بسیاری صورت گرفت. عده ای آن را یک تابو شکنی دانستند و آن را تایید و حتی در مقابل مخالفان از آن دفاع کردند، عده ای آن را عملی خارج از عرف اخلاقی ایرانیان می دانستند و بخش دیگر آن را عملی شخصی می دانند و بحث پیرامون رد و یا قبول آن را رد می کنند.
اما به واقع موضوع من بررسی درستی و یا خوبی چاپ آن تصاویر و یا تحلیل واکنش ها نیست، منظور من تنها بررسی آن نظری است که این عکس را تابو شکنی می داند.
به واقع تابو شکنی در خود آن جامعه شکل می گیرد و در چهارچوب های آن تعریف می شود. به بیانی دیگر تابو اگر خارج از محیط مورد بررسی قرار گیرد نمی تواند ارزش آن جامعه را شامل شود. به باور من اگر این عکس و یا این عمل در داخل ایران صورت می گرفت می توانست تابو شکنی باشد چرا که خانم فرهانی دیگر بخشی از سینمای ایران نیستند و به وضوح این عکس را برای یک مجله ی فرانسوی تهیه کرده اند. پس در جامعه ای که اساسا می تواند بخشی از همین نیمه برهنگی را در عناصر فرهنگی – هنری خود بپذیرد، هیچ تابویی شکسته نشده است.

2821563 370 تابوشکنی   نگاهی به تابو و اخلاق

نسرین ستوده با دستبند در آغوش همسرش “رضا خندان

تنها آن بخشی را می توان پذیرفت که این یک تابوی شخصی بوده است و باز کردن قفل بسته ی خیالی و ساده کردن مسئله ی سختی که ذهن فردی را به خود مشغول کرده بود.
اما به باور من تابو را نسرین ستوده شکاند زمانیکه مقابل بی دادگاه همسر خود را در آغوش گرفت، زمانیکه میر حسین موسوی دست در دست همسرش از وزارت کشور خارج می شود. تابو را آن دختری شکاند که با موهای بافته مقابل عربده کشان ایستاد و شعار داد. اینها تابوهایی بودند که حاکمیت آنها را تولید و به جامعه تحمیل کرده بودند. این ها تابوهایی بودند که عشق به همسر خود را حتی در صحنه ی علنی جامعه سانسور می کند. این تابو هایی که شما نمی توانید معترض باشید چه برسد به آنکه زنی معترض باشی. توجه داشته باشیم که پیش از این نیز بارها بسیاری از زنان در عرصه های گوناگون به مبارزه برخواسته بودند، نمونه ی کوچک آن در تجمع میدان هفت تیر متبلور می شود اما به واسطه ی جنبش سبز زنان و دختران جوانی که تا دیروز در عرصه ی مبارزه نبودند وارد میدان شده بودند، این همان تابویی بود که باید شکسته می شد. این ها همان تابوهایی است که در خود جامعه و درست در زیر چشم حاکمیتی شکسته می شود که آنها را به جامعه تحمیل کرده است.

 

 

 

۱) «نسبی‌نگری فرهنگی» (Cultural relativism)
درآمدی جدید به فلسفه اخلاق، نوشته هری جی. گنسلر، ترجمه حمیده بحرینی، ویراسته مصطفی ملکیان، نشر آسمان خیال
۲) معنای درست و نادرست، توماس نیگل، ارغنون –  فلسفه اخلاق

منبع: ندای‌ سبز آزادی

تابوشکنی – نگاهی به تابو و اخلاق Source: Sepidedam.Org

Leave a comment